10 شب 10 منبر| پناهیان: با تقویتِ انگیزه رهایی و آزادی، سوءاستفاده از آن کم میشود
تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۷۲۴۷۹
به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، مراسم عزاداری شب اول محرم هیأت میثاق با شهدا با سخنرانی حجتالاسلام علیرضا پناهیان و مرثیهخوانی امیر عباسی و فرید بذرافشان در دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد.
حجتالاسلام علیرضا پناهیان استاد حوزه و دانشگاه در این مراسم درباره آخرین گام برای رسیدن به رهایی در تاریخ حیات بشر، به سخنرانی میپردازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تحلیل رهبر انقلاب این است که در زمان ما «تبیین و تبلیغ» از همه کارها مهمتر است
طبیعتاً شما در فضای سخنان رهبری در این دو سال اخیر هستید و توجه خاص ایشان به مسئله تبیین و تبلیغ را دیدهاید، حتی کسانی که رهبری و اصل ولایت فقیه را هم قبول ندارند، آنها هم تردید ندارند که ایشان دارند از یک نقطه بالا به مسائل نگاه میکنند لذا نمیتواند بیتفاوت و بدون نقد جدی از کنار سخنان و تحلیلهای ایشان عبور کنند.
رهبران در هر جامعهای سعی میکنند که از بالا به مسائل نگاه کنند و تشخیص بدهند در این زمان چه مسئلهای مهمتر است. معلوم است که در کلام رهبر انقلاب، در این زمان، تبیین و تبلیغ مهمتر است. حتی ایشان در سخنان خود با طلبهها و علما فرمودند که حوزههای علمیه برای جهاد تبیین وظائف بیشتری به عهده دارند، با مجلس خبرگان هم در اینباره سخن گفتند. اخیراً در هفته گذشته هم ایشان تصریح کردند به نقص بزرگی که در حوزه علمیه وجود دارد و آن هم اینکه تبلیغ در اولویتِ یک نیست.
خود ما هم اگر فکر کنیم، ضرورت تبلیغ و تبیین دین، با اسناد زیادی برایمان واضح میشود؛ هم واضح است که بیان دین در جامعه ما ضعف دارد، چون گاهی از اوقات با یک گفتگوی کوتاه با یک فرد، او متقاعد میشود و میگوید «برداشت من از اسلام عوض شد» یا «برداشت من از انقلاب بهتر شد» معلوم میشود تا حالا مطلب را درست به او نرساندهاند.
سبک بیان دین ایراد دارد و این تقصیر ما طلبهها است
الان سبک بیان دین ایراد دارد و این تقصیر ما طلبهها است؛ ما باید حرف جدید برای مردم داشته باشیم البته نه حرف خارج از آیات و روایات! این حرفهای جدید از آیات و روایات قابل برداشت هست اما خیلیها به سراغ این مطالب نمیروند، و صرفاً از روی دست علمای پیشین میخوانند. علمای پیشین هم هرکدام مرد زمانه خود بودند متناسب با زمان خود برای مردم حرف میزدند.
بعضیها کلاً با حرف جدید زدن مشکل دارند و فکر میکنند اصیل و صحیح عمل کردن یعنی حرف علماء پیشین را گفتن. عبور از سخنان علماء پیشین در صورتی که علماء پیشین به زمان خود پرداخته باشند، نه یک امر جایز، بلکه لازم است. ولی معنایش این نیست که از قرآن عبور کنیم، قرآن یک منبع جاودانه است. به فرموده امیرالمؤمنین مدام باید از قرآن استنطاق کنیم. (ذلِکَ الْقُرآن فَاسْتَنْطِقُوهُ ؛ نهجالبلاغه، خطبه ۱۵۸) رسولخدا(ص) میفرماید وقتی فتنهها به شما هجوم آوردند سراغ قرآن بروید (فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ؛ کافی، ج۲، ص۵۹۸) باید به سرغ قرآن برویم و از قرآن بخواهیم که با ما حرف بزند و بگوید که این درد را چگونه باید درمان کنیم؟
عالمان دینی کارشان این است که از این منبع ثابت (یعنی قرآن) داروهای جدید بهرهبرداری میکنند. تاریخ اسلام و کلام اهلبیت هم همینطور است، البته ممکن است برخی از کلمات اهلبیت هم مال یک زمان خاص یا یک مخاطب خاص باشد که در زمان ما فایده زیادی بر آن مترتب نباشد، ولی غالب کلمات اهلبیت و عموم آیات قرآن مال همه زمانها هستند. به شرطی که در محضرش درس بگیری، از این خزانه غیب و سرچشمههای زلال، بهره بگیری و برای زمان خودت بیاوری.
گاهی یک استاد معارف در دانشگاه یا تلویزیون اصرار دارد حرفهای پنجاه سال پیش را بگوید!
گاهی از اوقات ممکن است ببینیم یک استاد معارف در دانشگاه اصرار دارد حرفهای پنجاه سال پیش را درس بدهد. خب طبیعی است که آن دانشجو، بدش بیاید چون میفهمد که این حرف، به دردش نمیخورد. یا در تلویزیون میبینی یک عالم دینی دارد نصیحتی میکند که مال دوران قاجار است، اینها باعث میشود که مخاطب ما در دین، احساس کهنگی کند. درحالیکه در منابع دینی ما و در صدرش قرآن، حرفهای نو و تازهای هست که به درد این زمان میخورد اما کسی نرفته استنطاق بکند و اینها را از قرآن برداشت کند، درحالیکه به ما فرمودهاند در مشکلات و مسائل جدید به محضر قرآن بروید، قرآن از شما دریغ نمیکند.
متناسب با زمان حرف زدن یعنی چه؟ گاهی از اوقات، ممکن است آدم در مقابل حرف باطل و هیمنه باطل مرعوب بشود و منفعل بشود، و بخواهد برای جذب همه، چرت و پرت بگوید، این غلط است. برای اینکه دل این و آن را راضی کند، بگوید که «اسلام هم همین حرف تو را میزند» و به صورت غلط این کار اجرا بشود. یک نمونهاش را عرض کنم؛ مجاهدین خلق، همین کار را کردند، آنها دیدند که مارکسیستها حرفهای پرجاذبهای دارند و درعین حال، نمیتوانستند از اعتقادات دینیشان هم دست بردارند، لذا آمدند اسلام را به حرفهای غلط مارکسیستها، تفسیر کردند و نتیجهاش شد یک دین التقاطی.
در آن زمان، برخی از اهل علم یکدفعهای میگفتند اصلاً از همه کمونیستتر خودِ خدا است! خب این اشتباه است؛ کمونیستها مالکیت فردی را نفی کردند، شما از کجای اسلام، نفی مالکیت فردی را برداشت کردی؟ البته اینکه تبعیض نباشد و تفاوت طبقاتی شدید نباشد اسلام هم میگوید، بهترش را هم میگوید، راه بهتری هم دارد.
معنای تناسب با زمان، انفعال در مقابل حرفهای باطل نیست
هر انفعالی در مقابل زمان صحیح نیست، هر تصلبی در مقابل زمان هم غلط است. از هر مکتبی ممکن است یک حرفی داخلش باشد که از حرفهای اصیل است و ما باید بگوییم «مرحبا! بیا ما بهترش را میگوییم» هیچوقت هیچ مکتبی در دنیا نمیتواند قد علم بکند که همه حرفش باطل باشد؛ حتماً لابلایش چهارتا حرف درست هست که با حرفهای باطل، ترکیب کرده است و قوام سخن باطل به چهارتا حرف حقی است که داخلش هست.
اینکه ما باید متناسب با زمان خودمان پیش برویم، معنایش انفعال در مقابل حرفهای باطل نیست، یعنی نباید گفت: چون الان همه دارند این را میگویند ما هم باید بگوییم! مرد زمانه خودت باش، متناسب با زمان خودت سخن بگو، یعنی با منطق جلو برو و حرفهای درست را غربال کن، ما که هراسی نداریم از اینکه کسی حرفی بزند، دین ما دین منطق و عقلانیت است، دین گفتگو و نقادی است، دین تفکر و آزاداندیشی است، در این کشور هم کسی که بیشتر از همه تأکید بر آزاداندیشی در حوزه و دانشگاه دارد و شخص رهبری است.
این غلط است که بگوییم: از بس انسانها بد شدهاند، رهایی برای آنها اصل شده است!
پس ما باید مرد زمان خودمان باشیم و متناسب با این زمان حرف بزنیم. حالا سؤال این است که الان چه زمانی است؟ بحث ما درباره رهایی بود، آزادی هم یکی از زیرمجموعههای رهایی است، چه شده است که انسانها درباره آزادی صحبت میکنند؟ تحلیل خودمان را در اینباره بگوییم، یعنی بگوییم چه شده که آزادی در جهان اینقدر مهم شده است. هم آزادی مهم شده و هم رهایی مهم شده است که یک مصداق رهایی هم در شهوترانی است، این تبدیل به یک مکتب بشری شده است مثلاً میگویند: چون همجنسبازی را دوست دارند، همجنسگرایی را قانونی میکنیم... از رهایی برداشتهای غلطی کردند که در واقع ضد رهایی شده است.
رهایی هم در زندگی فردی، هم در سبک زندگی هم به عنوان یک امر اجتماعی، تبدیل شده است به اصل امروز جهان بشریت. چه شده که انسانها به اینجا رسیدهاند؟ آیا از بس بد شدهاند به اینجا رسیدهاند؟ نه؛ این تحلیل غلطی است. اگر کسی بگوید انسانها از بس بد شدهاند که به موضوع آزادی و رهایی پرداختند، این اشتباه است. شما داری درباره فطرت انسانها و خلقت خدا بیانصافی میکنی. هر انسانی که به دنیا میآید مفطور به فطرت الهی است، حتماً پشت سر این رهایی و آزادی که اینقدر برجسته شده، یک خصلتهای انسانیای وجود دارد، یک گرایشهای اصیل بشری وجود دارد. این یک تمایل اصیل است، هرچند دارد از آن سوءاستفاده میشود، هرچند دارند از آن، غلط برداشت میکنند و غلط استفاده میکنند.
اینکه آزادی و رهایی برای بشریت مهم شده نتیجه طبیعی مدنیت و بزرگشدن جوامع بشری است
اگر به دلیل شدت بد شدن انسانها نیست که به اینجا رسیدهاند، پس چه شده که انسانها به اینجا رسیدهاند؟ در قرنهای اخیر مدنیت رشد پیدا کرده، زندگیهای روستایی به زندگیهای شهری بیشتر گرایش پیدا کرده است. وقتی مدنیت و شهرنشینی رشد پیدا کرد انسانها طعم آزادی و رهایی را چشیدند و این مسئله فیلسوفان جامعه بشری را به فکر انداخت که آن را تئوریزه کنند و کمکم تبدیل شد به یک شعار.
پس اصل اینکه آزادی و رهایی برای بشریت خیلی مهم بشود نتیجه طبیعی بزرگ شدن جوامع بشری است. مثلاً شما که میگویید در نهایت، تاریخ جهان بشریت به ظهور امام زمان منجر میشود، اصل این رهایی و آزادی به نوعی گام برداشتن به سوی ظهور حضرت است. پس نباید گفت که این شعار رهایی و آزادی عین کفر است! اینکه انسانها به این شعار توجه پیدا کردند به خاطر طبیعت تکامل بشر است، در زندگی روستایی، در زندگی محدود گذشته، در زندگی قبیلگی و در زندگیای که تعداد اندکی از انسانها میتوانستند دست به دست هم بدهند و قدرت پیدا بکنند، طبیعی است که ذهنشان زیاد سراغ آزادی نمیرفت، چون طعم آن را نچشیده بودند و آن را قابل تحقق نمیدانستند.
الان انسانها دور هم جمع شدند و حساس شدند و گوشهایشان تیز شده است دارند شعار آزادی سر میدهند. ولی باید توجه کنند که امروز صهیونیستها دارند از این شعار سوءاستفاده میکنند؛ هم در بخش فرهنگ، هم در بخش زندگی اجتماعی و سیاسی. ولی اصلِ توجه به آزادی، نتیجه مدنیت است و چیز خوبی هم هست.
آزادی را باید تقویت کنیم یا کنترل کنیم؟
حالا ما باید با این مفهوم آزادی و رهایی چهکار کنیم؟ آیا باید آن را کنترل کنیم یا آن را تقویت کنیم؟ آیا باید رهایی و آزادی را محدود کنیم؛ هرچند به شیوه منطقی. روش برخورد دین چگونه است؟ آیا با آزادی و رهایی، باید آسیبشناسانه و محدودکننده برخورد کنیم، یا اینکه باید آن را تقویت کنیم؟
ما باید این مفهوم را تقویت کنیم، با تقویت کردن انگیزه رهایی و آزادی سوءاستفادهها از آزادی کم میشود. چرا خودت را مقابل آن نوجوانی قرار میدهی که تازه با مفهوم آزادی آشنا شده است و ترفندهای دشمن برای سوءاستفاده از مفهوم آزادی و رهایی را هم نمیداند، به او توضیح بده که اصل آزادی اینجا است...
شهید صدر: آزادی در غرب یک حق است که میتوانی از آن بگذری اما در اسلام واجب است!
کلمات شهید صدر در این زمینه سرآمد است، ایشان حدود پنجاه سال پیش، میفرماید: آزادی در اسلام فرقش با آزادی در غرب این است که آزادی در غرب یک حق است و میتوانی از آن بگذری، اما آزادی در اسلام واجب شرعی است و حق نداری از این آزادی کوتاه بیایی... ایشان با این حرف، هرکسی شعار آزادی میداد را جا گذاشت و گفت ما یک دینی داریم که رعایت آزادی را واجب کرده است، این یعنی ما باید آزادی را تقویت کنیم.
برای اینکه جلوی سوءاستفاده از آزادی را بگیری باید تقویتش کنی. حتی رهایی در شهوات، رهایی از رنجها، رهایی از ظلم و... اسلام برای این رهایی یک پیشنهادهایی دارد، که انسان حیرت میکند! یک مثال کوچکش این است که گنهکارها در جامعه دینی باید از فشار روانیِ سرزنش مؤمنین و آبروریزی در امان باشند. حالا اسلام چگونه طرفدار گنهکارها میشود؟ مثلاً اینکه غیبت حرام است، به اندازه چهل تا گناه کبیره برایت حساب میکنند. یعنی اسلام به شما اجازه نمیدهد که با آبروریزی، یک گنهکار را وادار به ترک گناه کنی. حتی اگر بگویی: من آبروی گنهکار را پیش دیگران نمیبرم، اما پیش خودم که آبرویش رفته است. اسلام میگوید: صبر کن! هفتاد توجیه برای کار گناهش پیش خودت بیاور.
البته اگر کسی بخواهد با هرزگی، شهر را بهم بریزد، برخورد با او فرق میکند. ولی اگر مخفیانه بخواهد هرزگی کند، خدا یک قوانینی خدا گذاشته است که تقریباً هیچکس نمیتواند هرزگی او را ثابت کند. برای او شرایطی ایجاد میکند که خودش برود آدم بشود، یعنی با آزادی و رهایی، آدم بشود. این طرح خیلی طرح زیبایی است.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: ماه محرم هیأت میثاق با شهدا اینجا رسیده اند متناسب با زمان رهایی و آزادی آزادی و رهایی تقویت کنیم انسان ها زمان خود مهم شده چه شده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۷۲۴۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازسازی ورزشگاه آزادی به کجا رسید؟
برخی اظهارنظرهای مدیران سابق ورزشگاه آزادی حاکی از آن بود که اگر در این برهه ورزشگاه آزادی بازسازی نشود، فقط مدت دو سال قابل استفاده خواهد بود و عملیات عمرانی برای بازسازی آغاز شد، اما وعدههایی که داده شد در حد حرف باقی ماند و پروژه بازسازی طبق حرفها پیش نرفت.
مجموعه آزادی دچار فرسودگی محض استبه گزارش ایسنا، احمد مددی مدیر پیشین ورزشگاه آزادی زمانی که در سال ۱۴۰۱ مسوولیت مجموعه را برعهده گرفت در همان زمان اعلام کرد که با یک مجموعه فرسوده، پیر و کاملاً سالخورده مواجه هستیم.
وی بر این باور بود که این مجموعه ورزشی با بناها و تأسیساتش دچار فرسودگی محض است و معتقد بود که در آن برهه چندین نامه از وضعیت بغرنج مجموعه بهویژه تأسیسات و سیستم برق به عاصم یوسفی مدیر وقت شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی نوشته است.
مددی در آن برهه تاکید کرده بود که در ورزشگاه آزادی با پدیدهای بهنام شکست و ریزش سکوها مواجه هستیم به دلیل اینکه ورزشگاه نیم قرن سن دارد. در آن زمان در جلسهای که به منظور استحکام و ایمنی ورزشگاه در محل مجموعه آزادی با حضور مسوولانی از استانداری، فرمانداری، دادستانی، مرکز تحقیقات مسکن، شهرداری و… برگزار شد، عاصم یوسفی لب به انتقاد و گلایه از نمایندگان برخی سازمانهای حاضر در جلسه گشود و ناایمن بودن ورزشگاه را رد و این موضوع را شیطنت برخی اعلام کرد، این در حالی است که نهادهای متعددی نسبت به ایمنی ورزشگاه بهویژه در سکوها هشدار داده بودند.
مددی در آن زمان در مصاحبهای با انتقاد از وضعیت تامین بودجه بازسازی آزادی اعلام کرد: یک سال فریاد زدم که به دادِ مجموعه و ورزشگاه برسند همین فریادها سبب شد تا به بدترین آدم نزد این آقایان تبدیل شوم، عاصم یوسفی یکبار با من تماس گرفت و گفت که «چرا اینقدر به من نامه میزنی؟ چرا توپ را در زمین من میاندازی؟» من هم در پاسخ گفتم بودجه مجموعه آزادی دست من نیست و تمام حسابهای مجموعه متعلق به شرکت توسعه است، شما باید تخصیص اعتبار و منابع کنید، وظیفه من هشدار دادن است و باید این کار را انجام بدهم.
وعدههای بازسازی که به سرانجام نرسیدهمچنین ۱۸ مرداد سال ۱۴۰۲ مهیار عسگریان، رییس بعدی شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی بر این باور بود که اگر بودجه برسد، در آذر ماه ۱۴۰۲ سکوها به طور کامل آماده میشود و هزینه بازسازی را ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ میلیارد برآورد کرد تا ورزشگاه به شرایط ایدهآل برسد.
مهیار عسگریان که ۲۶ آذر ۱۴۰۱ مسوولیت شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی را برعهده گرفت معتقد بود: از بهمن ۱۴۰۱ طرح مرمت و مقاومسازی استادیوم آزادی کلید خورد و از همان زمان که مسئولیت شرکت را برعهده گرفتم صحبت از ریزش سکوهای آزادی مطرح بود که با کمک راه و شهرسازی کار را شروع کردیم و تحقیقات لازم را روی سکوهایی که به لحاظ مقاومت و ایمنی مشکل داشت آغاز کردیم.
وی معتقد بود که ماهانه چیزی حدود یک میلیارد و پانصد میلیون تومان هزینه نگهداری آزادی است، اگر بخواهیم چمن استادیوم را بازسازی کنیم چیزی حدود یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان نیاز است، اگر بخواهیم استادیوم را به روزرسانی کنیم ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ میلیارد بودجه نیاز است که البته با این رقمها استادیوم آزادی جمع نمیشود و نیاز به حمایت دولتمردان، نمایندگان مجلس و سازمان برنامه و بودجه دارد تا با تخصیص اعتبار مناسب کار بازسازی استادیوم آزادی زودتر تسریع و اجرایی شود.
وی در آن برهه بر این باور بود که اگر آزادی را به ما تحویل بدهند و اعتبار لازم را داشته باشیم بازسازی کامل ۱۸ تا ۲۰ ماه زمان میبرد، در غیر این صورت همزمان با برگزاری بازیها ۳ روز در هفته را از دست میدهیم و تنها ۴ روز زمان برای بازسازی باقی میماند و در این صورت پروژه طی ۳ سال انجام میشود.
در هر متر مربع ۱۸۰ کیلوگرم سبکسازی انجام شداواخر اسفند ۱۴۰۱ سکوهای غربی ورزشگاه آزادی تخریب شد تا سکوهای سبک سازی شده جدید مجدد نصب شوند. به گفته مشاور پروژه آزادی در هر متر مربع، ۱۸۰ کیلوگرم سبکسازی انجام شده است.
سال گذشته مشاور پروژه ورزشگاه آزادی طی گفتوگویی با ایسنا تاکید داشت از سال ۱۳۵۰ که ورزشگاه آزادی به بهره برداری رسیده، در طی این سالها بیشتر از آن چه که از آن نگهداری کنند، بهره برداری شده است. چنین سازه بزرگی نیاز به مراقبت داشته، اما متاسفانه از لحاظ شرایط ساخت و نوع نگهداری دچار آسیبهای جدی شده و در اثر گرما و سرما عایقهای این سازه آسیب دیده است. مشاور پروژه بر این باور بود که اگر ورزشگاه آزادی بازسازی نشود، فقط ۲ سال دیگر قابل استفاده خواهد بود.
فرصت طلایی بازسازی که از دست رفتجام ملتهای آسیا و تعطیلی یکماهه مسابقات لیگ برتر فرصت بسیار خوبی برای تسریع در بازسازی ورزشگاه آزادی بود و این امکان وجود داشت که سکوهای ورزشگاه آزادی کامل شود، اما شرکت توسعه این فرصت طلایی برای بازسازی را از دست داد.
در شرایطی که طبق وعده قبلی مسئولان، قرار بود سکوهای ورزشگاه آزادی تا آذرماه ۱۴۰۲ بازسازی شود، اما نه تنها این اتفاق رخ نداد، بلکه از فرصت جام ملتهای آسیا که با تعطیلی لیگبرتر فوتبال ایران همراه بود نیز هیچ استفادهای نشد.